wongvingtsun.ir
بسیاری از افراد از من می پرسند که چرا شیوه وینگ در Ving Tsun نسبت به شیوه سیفو اینقدر متفاوت است . ضرورتاً من این پرسش را تنها می توانم در بریتانیای کبیر مطرح کنم یعنی در جاییکه سوال پرسیده می شود و می دانم که مطرح کردن سوال در آنجا صحیح است . بعنوان مثال یکی از تفاوتهای بسیار قابل توجه شیوه چرخش سیستم وونگ است . در بسیاری از سبکهای Ving Tsun در بریتانیای کبیر ¡ وقتیکه تمرین کننده می چرخد بیشتر یا تمام وزن خود را بر روی پای عقب وارد می کند که البته او را از حریف دور نگاه می دارد . سیستم وینگ روی مرکز ثقل می چرخد که کنترل بیشتری را بر حریف به ارمغان می آورد . سالها قبل وقتی آنتونی کان و من در حال یادگیری بودیم از این تفاوتها آگاه و متعجب بودیم ¡ اگر چه شیوه وونگ برای ما مفهوم بیشتری داشت ¡ که شاید ما در این مورد اشتباه می کردیم که بیشتر سبکهای Ving Tsun در بریتانیای کبیر در زمان چرخش وزن خود را روی پای عقب می اندازند . البته ما طرف چیزی را گرفتیم دارای بیشترین مفهوم منطقی بود . همچنین شیوه های بسیار دیگری وجود دارند که سایر مدارس متفاوت Ving Tsun تشابهاتی دارند که با تفکر ونگ متفاوتند . بطور شخصی در طی سالها شیوه های بسیاری از Ving Tsun را مشاهده کرده ام ¡ اما هرگز به اندازه شیوه وینگ ساده ¡ موثر ¡ و مستقیم نبودند . در واقع ¡ اگر می خواستم باید در کنار آن روشها می ماندم ! بیشتر Ving Tsun در بریتانیای کبیر نسبت به وینگ شفاف تر ¡ دفاعی تر و زیباتر بود .
با این همه ¡ برای اینکه بدانیم چرا شیوه وینگ نسبت به Ving Tsun دیگر اینقدر معروف و متفاوت است باید به گذشته نگاهی بیاندازیم . یک نکته آشکار تجربه ای است که وینگ در چیزی که به آن مشغول بود کسب کرد که تمامش از مبارزات واقعی که در دوران جوانی داشت بدست نیامده بود نکته دیگر ارتباطی است که او با ییپ من داشت که نسبت به کسب شناخت او بردباری به خرج می داد . به این دلیل مایلم از مقاله ای نوشته شده توسط دیو پترسن و انزو وراتی تحت عنوان Ving Tsun از طریق دفاع کردن نقل قول کنم که امیدوارم از این عمل ناراحت نشوند .
« اغلب اظهار شده که ییپ من به شیوه ای نسبتاً غیر منظم تدریس می کرد ¡ که تمایل داشت مهارتها را بر اساس اندازه و کشش شاگرد پیش ببرد . همچنین گفته می شود که او برای شاگردان کندتر ¡ کم هوشتر ¡ و تنبل تر زمان زیادی در اختیار نداشت و در واقع به شخصه کل سیستم را به افراد معدودی آموزش داد . این امر به نوبه خود منجر شد که بسیاری از افراد با مشاهده سایر آموزشها یاد بگیرند تا بطور مستقیم و اینکه در واقع بطور کلی تعداد قلیلی نسخه درجه 2 یا حتی درجه 3 Ving Tsun را یاد گرفتند و خلأ دانشی خود را با کار حدسی بر اساس چیزی پر کردند که می توانستند از دیدن اعمال سایرین به یاد بیاورند یا حتی بدتر آن را از تصورات خودشان استخراج می کردند ! البته این امر تنوع تکنیکی ( تفسیر این تکنیکها ) موجود فعلی را در میان استادان هم نسل بوجود آورد ¡ جدا از برادران و خواهران Ving Tsun جوانتر از خودشان .
از تمام شاگردان ییپ من ¡ شاید سیفو وونگ شان لئونگ طولانی ترین زمان را تحت تعلیم سپری کرد چون این سیفو وینگ بود که بیشترین تدریس را در مدرسه ییپ من انجام داد ¡ در حالیکه بخش عظیمی از سایر شاگردان رتبه بالا مدارس خود را دایر کردند و تغییر جهت دادند و راه خود را دنبال کردند . بنابراین وونگ همیشه نزدیک استاد خود باقی ماند که می توانست با استادش مشورت کرده و استادش را مشاهده کند که در نتیجه بسیاری از ظرایفی را فرا گرفت که همتایانش هرگز انجام ندادند . همچنین سیفو وینگ یکی از شاگردان ییپ من بود که همیشه تمام چیزهای آموخته شده را آزمایش می کرد ¡ بنابراین او بزودی چیزی را ارائه داد که تنها می تواند بعنوان دانشی معادل سیستم Ving Tsun توصیف شود . سیفو وونگ که در سراسر هنگ کنک تحت عنوان « گونگ ساو وینگ » یا « سلطان سخن گفتن با دستان » شناخته شد ¡ سیستم Ving Tsun را به سطحی کاملاً جدید ارتقا داد و در دهها مبارزه واقعی با شاگردان سبکهای رزمی بیشمار هرگز شکست نخورد » .
مسلماً وقتی من سال گذشته در نوامبر 1999 برای اولین بار کنفرانس جهانی Ving Tsun در هنگ کنک بسر می بردم ¡ از چیزی که در صحنه گفته شد آشکار گردید که وینگ شان لئونگ فوق العاده مورد احترام همتایان خود قرار داشت . همچنین دیو پترسن یک سخنرانی کوبنده ارائه داد در این باره که چندین استاد Ving Tsun که به بیراهه رفتند تکنیکهای خود را زیبا و غیر مستقیم ساختند . چیزی که مرا متعجب ساخت این بود که چگونه آشکار شد که بسیاری از مردم از جمله همتایان وونگ با دیو پترسن موافق بودند اما من هرگز مدرکی ندیدم که کسی در این باره اقدامی انجام دهد . این امر موجب می شود تا کمی دیگر از مقاله نوشته شده توسط دیو پترسن و انزو وراتی نقل قول کنم .
« چیز مختل کننده تر و ناامید کننده تر این است که بسیاری از افراد خیلی باهوش کورکورانه از این استادان پیروی می کنند ¡ حتی وقتیکه با مباحثاتی متقاعد کننده روبرو می شوند که بطور آشکار ثابت می کند چیزی که انجام می دهند با نگرشی منطقی انطباق ندارد . در عوض چیزی را بر می گزینند که اساساً یک شیوه آسان و ساده است و آن را به چیزی تبدیل می کنند که پیچیده و ناکارآمد است . . . . . . . بنابراین بسیاری از تمرین کنندگان Ving Tsun سلسله ای بی پایان از اعمال دفاعی ابداع می کنند در حالیکه پیام آشکار سیستم این است که حمله بهترین نوع دفاع است .
پیام دیو پترسن از نمونه هایی است که من کاملاً با آن موافقم . یکبار وینگ به من گفت اگر خواستار پیشرفت در Ving Tsun هستی باید یک فرمول را در ذهن داشته باشی . آیا ایده ای را که می خواهید گسترش دهید آن را ساده تر ¡ مستقیم تر و موثر تر می سازد ¿
عمر شیوه وونگ شان لئونگ دراز باد !
کلایو پاتر